آخرین ققنوس

تفکرات روزمره ققنوسی که از جاودانگی خسته شده و دلش میخواد بمیره....

آخرین ققنوس

تفکرات روزمره ققنوسی که از جاودانگی خسته شده و دلش میخواد بمیره....

فعلاْ بای

دوباره دارم میرم. ایندفعه دورتر از همیشه و نزدیکتر به تو....

رویا

دیشب کاملاْ اتفاقی خوابتو دیدم. خیلی واضح و زنده...

کنارم بودی ولی داشتی میرفتی. منم گفتم.  همه حرفایی که داشتم و نتونسته بودم بهت بگم رو گفتم. ولی بازم تو رفتی... مثل الان

Tatoo

این تتو های دائمی رو چطوری میشه پاک کرد؟ کسی اطلاعی داره؟

آقا غلط کردم مال همین موقع است دیگه... نمیخوامش.. جوگیر شده بودم...

میگی چیکار کنم؟

خب راستش منم وقتی صفحه وبلاگ رو باز میکردم دنبال کامنت تو میگشتم....

آشنا

تا چند روز پیش معتقد بودم فاحشه ها هم ممکنه یک روز عاشق بشن....

امروز مطمئنم که اگر تحت شرایط خاصی هم واقعاْ عاشق بشن٬ حتماْ به کار قبلیشون هم ادامه میدن......