آخرین ققنوس

تفکرات روزمره ققنوسی که از جاودانگی خسته شده و دلش میخواد بمیره....

آخرین ققنوس

تفکرات روزمره ققنوسی که از جاودانگی خسته شده و دلش میخواد بمیره....

میگی چیکار کنم؟

خب راستش منم وقتی صفحه وبلاگ رو باز میکردم دنبال کامنت تو میگشتم....

نظرات 2 + ارسال نظر
دوست جمعه 7 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ

خوبه...همیشه تغییر برای روحیه خوبه.خوشحالم که هنوز منو به خلوت تفکراتت راه میدی

دوست سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ب.ظ

اینجا سرد و بیروحه چرا نمی نویسی

حرفی نیست.
باز حرفی نیست.
بعضی وقتها حرفم میاد و میاد که تموم نمیشه. بعضی وقتها هم اینطوری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد